تنهایی

بدون شرح

تنهایی

بدون شرح

لبخند مصنوعی

از این فکرای آشفته از این حالی که من دارم

از این لبخند مصنوعی که میسوزونه بیزارم

از اینکه له بشم هر روز با این حرفای تکراری

از اینکه از تو میپرسم هنوزم دوستم داری

از این مردی که میخنده ولی از گریه لبریزه

از این روزای تکراری که هر دم عصر پاییزه

دلم میخواد که برگردم به قبل از بودن با تو

یا روزی رو ببینم که تو پس میگیری حرفاتو 

نظرات 2 + ارسال نظر
بهار سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 10:37 ب.ظ http://baharswritings.blogsky.com

تنهایی من


قانون تو تنهایی من است و تنهایی من قانون عشق
عشق ارمغان دلدادگیست و این سرنوشت سادگیست.
چه قانون عجیبی! چه ارمغان نجیبی و چه سرنوشت تلخ و غریبی!
که هر بار ستاره های زندگیت را با دستهای خود راهی آسمان پر ستاره کنی
و خود در تنهایی و سکوت با چشمهای خیس از غرور پیوند ستاره ها را به نظاره نشینی
و خاموش و بی صدا به شادی ستاره های از تو گشته جدا دل خوش کنی
و باز هم تو بمانی و تنهایی و دوری…

به سرنوشت بگویید اسباب بازیهایش بی جان نیستند
آدمند.............
کمی آروم تر...
کمی مهربون تر...
میشکنند.

ZiZoOo شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:25 ب.ظ http://shaloot.blogsky.com

خیلی شعر قشنگی بود
احد جان اگر آهنگشم داری میشه برام بفرستی . ممنون میشم

چشم دانلود کردم لینکشو واست میفرستم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد