مگه نمیگفتی دوسم داری؟مگه نمگفتی تنهام نمیزاری؟پس این یعنی چی؟منکه جز تو کسی رو ندارم. کیو دارم بگم کمکم کنه؟ پایه پیاده رفتم کربلا اقا کمکم کنه ،انگار اونم ولم کرده. دارم میمیرم الان وقتشه بیای
مرا ببخش اگر
نتوانستم
بیشتر از این برایت جوان بمانم...
تقصیر روزگار بود ؛
روزهای نیامدنت را
روی دیوارِ صورتم
خط می کشید ...
سلام دردت به عمرم.خوبی؟ همه کسم خوبی؟ امروز تولدت بود و کنارم نبودی. کجایی مهربونم؟ دوساله دارم از نبودنت زجر میکشم؟ تا کی باید منتظر باشم؟ بیا منم ببر پیش خودت بیا که داغونم،بیا که دیگه جونی ندارم.دیگه خداهم از حرفایه تکراریم خستس.یا برگرد پیشم یا بیا منو هم ببر.همه چیمو از دست دادم بعد تو. تو فرشته زندگیم بودی.بعد هشت سال زندگی چطور تنهام گذاشتی.جونم به فدات به دادم برس،به دادم برس
بعضی وقت ها سکــــــوت میکنی چون آنقدررنجیده ای که نمی خواهی حرفی بزنی.
بعضی وقت ها سکــــــوت میکنی چون واقعاحرفی واسه گفتن نداری
گاه سکــــــوت یه اعتراضه
گاهی هم به انتظار
اما بیشتر سکــــــوت واسه اینه که هیچ کلمه ای نمی تونه غمی رو که تو در وجودت داری توصیف کنه.برگردمهربون
شک نکن هنوز هم دله من راه
پر پیچ و خم رسیدن به دلت را خوب از بر است ...
بیخود لجبازی نکن،به تو ثابت میکنم