در کوچه باغ تنهایی
پشت پرچین احساس
تا مرز رویش نیلوفرها
همه جا آواز بی رنگی است
و آبستن توست
نیلوفری که الهه عشق را مادر است
چشم جاری رودها تو را التماس میکند
پرستوها تورا جستجو میکنند
و مادر خسته است
در کوچه باغ تنهایی
پشت پرچین احساس
صدایی به گوش میرسد ...
از مرز رویش نیلوفرها
کریشنا , بودا , و این بار تو !!!
و من سازی هستم از جنس سکوت
شاهدی از پشت پرچین احساس