تنهایی

بدون شرح

تنهایی

بدون شرح

گاهی اوقات یه تصمیم کل زندگی آدم رو تعیین میکنه.

چه خوبه آدم عاقلانه فکر کنه.

این روزا چه آدمایی پیدا میشن!!فکر میکنن دنیا منتظر دستور اوناس. 

                                                                                آترو 

 ========================== 

هوای خانه چه دلگیر می شود گاهی

از این زمانه دلم سیر می شود گاهی

نگاه مردم بیگانه در دل غربت

به چشم خسته من تیر می شود گاهی

 در شهری که خورشید را به قیمت شمعی نمیخرند 

پروانه شدن تباهیست.

کلیک کنید

نظر بدید لطفا

به بلاهت آبی دریا یک روز یک بهار خندیدم... 

به حماقت بی رنگم کسی نیست یک زمستان گریه کند 

من از سمت جنگل سوخته به سوی تو فریاد میزنم. 

 

پیامبری از کنار خانه ما گذشت 

باران گرفت 

مادرم گفت چه بارانی 

پدرم گفت بهار است 

و ما نمیدانستیم باران و بهار نام دیگر آن پیامبر است 

کاش میدانستیم هر روز پیامبری از کنار خانه ما میگذرد 

کاش میدانستیم بهشت همان قلب کوچک ماست.

معبودا مرا به بزرگی چیزهایی که داده ای آگاه و راضی کن 

تا کوچکی چیزی که ندارم آرامشم را به هم نریزد 

++++++++++++++++++++

کوچک باش و عاشق که عشق خود میداند 

آیین بزرگ کردنت را

واسه تنهایی خودم دلم میسوزه
قلب امروزی من خالی تر از دیروزه 

** 

 خدا دوست دارد منو تو بگوییم،بخندیم
نه در جاهلیت بپوسیم،بگندیم

از درو دیوار این شهر دلتنگی میبارد. 

فرقی نمیکند امروز چه روزیست 

هر روز بی تو... 

روز مباداست 

بی تو من کجا بمونم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

 .............................  

خدا جون مثه همیسه کمکم کن منکه فقط خودتو دارم. 

راستش بعضی وقتا دیگه خجالت میکشم بهت رو بندازم که ارومم کنی. 

وکی چیکار کنم ؟آشفتم , خرابم , داغونم , دلتنگم. خوبه اینا ؟ 

اینا کافیههههههههههههههههههههههههه؟ 

دیگه کسیم نمونده واسطه کنم که بخاطرش کمکم کنی 

جون هرکسی که دوسش داری تنهام نزار. 

اصلا من بدم , من گناه کارم , من بنده ی ناسپاسیم 

تو چی! مهربونی ,توانایی , قادری , رئوفی , با معرفتی , خوب رفیقم باش. 

اصلا من بنده توام مال بد بیخ ریش صاحبش. نباید بزاری تو حال خودم بمونم  

باید باید کمکم کنی , نازمو بکشی, دوسم داشته باشی 

آخه منکه چیزی ندارم ناز تورو بخرم , از یه بنده حقیر چه انتظاری داری 

 خدا جون کم آردم.خودتو وجدانت .  

آرومم کن,دلمو قرص کن. من نوکرتم,خرتم به مولا 

همیشه به حرفات گوش کردم که !!!!!!!!! 

 

گاه یک لبخند انقدر عمیق میشود که گریه می کنیم

 

اندیشیدن به پایان هر چیز حضورش را تلخ میکند 

بگذار پایان ترا غافل گیر کند درست مانند آغاز

زندگی شوق رسیدن به همان فرداییست که هرگز نخواهد آمد 

تو نه در دیروزی نه در فردایی 

ظرف امروز پر از بودن توست. 

زندگی را دریاب

کدامین چشمه سمی شد که ...! 

آب از آب میترسد و حتی ذهن ماهیگیر از قلاب 

گرفته دامن شب را سکوتی آنچنان مبهم 

که اشک از چشمو چشم از پلکو پلک از خواب میترسد.

 

به دیدارم بیا هر شب  

در این تنهایی تاریک و تنهایی خدا مانند  

و من تنها و تاریکم... 

سنگ است دلی که نیست در سنگر عشق.

 

 

بی تو اندیشیده ام  کمتر به خیلی چیزها  

میشوم بی اعتنا دیگر به خیلی چیزها 

تا چه پیش آید برای من نمیدانم 

هنوز دوری از تو میشود منجر به خیلی چیزها 

حرفی نیست دارم کم کم عادت میکنم 

من به این افکار زجر آور به خیلی چیزها  

میروم هرچند بعدتو  ،برایم هیچ چیز  

بعد من اما ...  

تو راحتتر به خیلی چیزها 

 

تنهایی یعنی:

ذهنم پر از تو، خالی از دیگران است

اما کنارم خالی از تو، پر از دیگران است...! 

................................. 

این روزها
آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست
که رخت های دلتنگیم را
فرصتی برای خشک شدن نیست...!

................................ 

 آهای غریبه!

چمدان خاطراتت جا ماند...

 

خدایا!

نه آنقدر پاکم که مرا کمک کنی و نه آنقدر بدم که رهایم کنی...

میان این دو گم شده ام
و هم خود و هم تو را آزار می دهم.

هرچه تلاش کردم، نتوانستم آنی شوم که تو می خواهی

و هرگز دوست ندارم آنی شوم که تو رهایم کنی...

که آنقدر تنها هستم که بی تو یعنی هیچ... یعنی پوچ...!