امشبم را با تو خلوت میکنم
با خیالت باز صحبت میکنم
با تو آرامش فراهم میشود
با تو حتی غصه هم کم میشود
با تو ، با آرامش مهتابیت
با تو و با خندههای آبیت!
با تو ، با مهتاب چشمان ترت
با تو و چشمان از گل بهترت
امشبم را با تو خلوت میکنم
لحظهها را با تو قسمت میکنم
با تو من از آسمان آبیترم
با تو حتی از خودت عاشقترم!
گرمی چشم تو آبم کرده است!
آتش عشقت مذابم کرده است
بوی تو پیچیده لای دفترم
لابلای بیتهای آخرم!
در میان آینه زل میزنم
تا شب چشمان تو پلک می زنم
چشمهایت بیقرارم کردهاند
در خیالت ماندگارم کردهاند
چشمهایت روشنای نوبهار
چشمهایت بیقراری ، انتظار
چشمهایت قبله چشم ترم
آخرین مأوا ، تمام باورم
در نگاهت زندگی را خواندهام
با خیال چشمهایت ماندهام
* * *
چشمهایت را به رویم باز کن
لحظه عشق مرا آغاز کن
*
*
دلم برای کسی تنگ است که آفتاب صداقت را به میهمانی
گل های باغ می آورد،
" دلم برای کسی تنگ است که همچون کودک معصومی
دلش برای دلم می سوخت
و مهربانی خود را نثار م میکرد..."
دلم برای تو تنگ است.
Happy valentine
۲۵ بهمن ۱۳۸۵ رو هیچ وقت فراموش نمی کنم.خیلی روز قشنگی بود خیلی.
راستی اصلآفکرشو میکردی یه همچین جایی هم دیگرو ببینیم.
دگم بازم بهونتو میگیره از با تو بودن که سیر نمیشه... برگرد دیگه
جوجو بیشتر از تمومه دنیا ،بیشتر از هر چیزی دوست دارم
منم هیچ وقت فراموش نمی کنم مهربوووووووووووووووووون.ما ولنتاینو با هم بودیم. خیلیم عالی بود .یه روز فراموش نشدنی .خوش باشی جیگر طلا.
اره گلم فراموش نشدنی بود.میدونی خانومی تا الان اینجور روزی تو زندگی نداشتم ولی میدونم با بودن تو از این به بعد همش همین جور قشنگه همش.. DDH