تنهایی

بدون شرح

تنهایی

بدون شرح


خدایا گرمه آغوشت من میدونم 

خدایا سرد این پایین از اون بالا اگه میشه نگاه کن

خدایا سرد این دستام از اون بالا خودت ببین میلرزه مگه حتی همه دنیا به این دوری به این سردی می ارزه ؟؟

تمومش کن دیگه بسه شدم از زندگی خسته

ی زخمی دارم که از دردش هنوزم که هنوزه  میسوزم

خدایا من دارم میام یکم با من مدارا کن شنیدم گرمه آغوشت اگه میشه منم ی گوشه جا کن

دیگه از دنیا بریدم دلم خیلی گرفته تو کجایی که ببینی همه جارو غم گرفته

نظرات 1 + ارسال نظر
بهار سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:54 ق.ظ http://baharswritings.blogsky.com

چقد وبلاگت بوی غم و تنهایی میده حالا یا به خاطر قالبشه یا نوشتهاش یا موزیکش یا شایدم اسمش ولی این و همیشه بدون دوست من هیچ کس آدم و از تنهایی و غم در نمیاره و شادی و بهش هدیه نمی کنه جز خودش....پس خودت سعی کن دنبال شادی های زندگیت بگردی و اونارو پیدا کنی.

salam
goftanesh asone kaaaaaaaaaaaaash mitonestam peidash konam
migan khoshbakhti dor nist valiiiiii engar nazdikam nist

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد