-
[ بدون عنوان ]
شنبه 29 مهرماه سال 1385 19:52
اگه با دیدن من غم تو دلت جون می گیره می میرم که تا ابد قلب تو آروم بگیره اگه با بودن من باغ تو ویرونه میشه می رم اما می دونم دل بی تو دیونه میشه فکر نکن که بی کسم خدا به دادم می رسه کوه به کوه نمی رسه آدم به آدم میرسه مرحمی از شب چشمات واسه دردم نداری خورشیدی اما خبر از تن سردم نداری هر چی که درد منه باشه اللهی...
-
میدونی...
پنجشنبه 27 مهرماه سال 1385 20:28
موقعی که میخواستمت میترسیدم نگات کنم موقعی که نگات کردم ترسیدم باهات حرف بزنم موقعی که باهات حرف زدم ترسیدم نازت کنم موقعی که نازت کردم ترسیدم عاشقت بشم حالا که عاشقت شدم میترسم از دستت بدم بهم بگو که از پیشم نمیری بهم بگو که از دستت نمیدم بهم بگو م ه ر بو و و و و وو و و و وو وو وو و وو و ووو وو و و و و ن
-
راضـی میشـی............؟
پنجشنبه 27 مهرماه سال 1385 20:24
راضـی میشـی؟ اگه من داد بزنم بگم دوست دارم راضـی میشـی؟ اگه من جار بزنـم همـه را با خبـر کنـم راضـی میــشــی؟ اگه من یاغـی بشـم همــه درهـا رو بشکنم راضی میشی؟ اگه من تـا آخـر قلبـت تـا نهایـت بــپـرم راضـی میــشـی؟ اگه بـاز مـثـل قدیـما دلــت رابه دســت بـیـارم راضـی میشی؟ اگه ایـن بـازی عشقـــو از رقـیـبـم بـبـرم...
-
love
پنجشنبه 27 مهرماه سال 1385 07:20
ای سر چشمه ی محبت ای عشق واقعی چگونه ستایشت کنم در حالی که قلبت از محبت بی نیاز است چگونه ببوسمت وقتی که عشقت در وجودم جاری میشود بگزار نامت را تکرار کنم نامت زیباست دلنشین است چه داشته ای که اینگونه مرا تسلیم کرده ای من اینگونه نبودم تو عشق را با من آشنا کردی تو هوای دلم را با طراوت کردی زمانی که با تو هستم به آسمان...
-
من عاشق این آهنگم..
چهارشنبه 26 مهرماه سال 1385 17:28
اون دوتا مست چشات منو خوابم می کنه زره زره اون نگات داره آبم می کنه داره میمیره دلم واسه مخمل نگات همه رنگی رو شناختم من با اون رنگ چشات مثل یک رویایه خوش پاگرفتی تو شبام از یه دنیایه دیگه قصه ها گفتی برام هنوز از حرم تنت داره می سوزه تنم از تو سبزه زار شده خاک خشک بدنم دستای عاشق تو منو از نو تازه ساخت دل نا باور من...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 24 مهرماه سال 1385 05:56
دلم برای کسی تنگ است که خالی وجودم را از خود پرمیکرد و پری دلم را با وجود خود خالی.... دلم برای تو تنگ است....
-
چت
دوشنبه 24 مهرماه سال 1385 05:37
عشق رودر مسنجر قلبت add کن . به احساسات زیبا pm بده . غم رو delete کن . واژه بدی رو rename کن . برای غرور off بزار و بهش بگو : بشکن ، آخه دنیا دو روزه . دروغ و خیانت رو hack کن . از انسانیت copy بگیر و send to all کن . با صداقت و معرفت chat کن . از زیبا ترین خاطره زندگیت web بگیر . تو profile قلبت یک قلب پاک وزیبا بزار
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 مهرماه سال 1385 23:19
فزت و رب الکعبه ****به خدای کعبه که رستگار شدم*** دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را شهادت مولای متقیان علی (ع) را به همه مسلمانان تسلیت میگم.
-
دل
شنبه 22 مهرماه سال 1385 05:26
از من نپرس دلم کجاست ؛ تو این همه دلواپسی از من نپرس عشقم چی شد ؛ تو این همه عاشق کشی اگه تو پرنده بودی ؛ میشدی غربت قصه ام اگه تو ستاره بودی ؛ میشدی نگاه خسته ام سرنوشت جدا از واژه بودن ؛ همانی است که گاهی به قلب هایمان جدایی را محک میزند زندگی با من و با تو ؛ همیشه ادامه داره ؛ حتی بی من و تو پس برای همیشه بمان...
-
عشق...
شنبه 22 مهرماه سال 1385 05:22
عشق یعنی لایق سیما شدن عشق یعنی با خدا هم دم شدن عشق یعنی جام لبریز از شراب عشق یعنی تشنگی یعنی سراب عشق یعنی خواستن و له له زدن عشق یعنی سوختن و پر پر زدن عشق یعنی با " خدا یا " ساختن عشق یعنی چون همیشه باختن عشق یعنی حسرت شب های گرم عشق یعنی یاد یک رویای نرم عشق یعنی یک بیابان خاطره عشق یعنی چهار دیوار بدون پنجره
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 21 مهرماه سال 1385 22:34
برای عشق تو در قلبم سه کوه ساختم... اولی کوه وفا.... دومی کوه صداقت.... سومی کوهی که هروقت بهم گفتی دوست ندارم از اون بالا بندازمت پایین ...
-
خاطره
جمعه 21 مهرماه سال 1385 01:47
هرگاه دفتر محبت را ورق زدی...؛ هرگاه زیر پایت خش خش برگها را احساس کردی...؛ هرگاه در میان ستارگان آسمان، تک ستاره ای را خاموش دیدی...؛ برای یکبار در گوشه ای از ذهن خود...؛ نه... بلکه از اعماق قلب خود بگو...: یادت بخیـــــــر...!! چشم هایت مرا تا اوج رویا میبرد ؛ وای از آن نگاهت ؛ نگاهی پاک و معصومانه که همانند باران...
-
یکبار.........
پنجشنبه 20 مهرماه سال 1385 15:08
در لحظاتی که چون باد در گریزند…. در روزهایی که سراسیمه و پرهیاهو در گذرند….. عشقی حقیقی و پایدار قلب ترا فتح خواهد کرد… ولی فقط یکبار….. آنگاه که نوبت تو فرا می رسد آن را به سادگی فرو مگذار……. چون تا چشم هم زنی عشق می میرد و بخت می گریزد….. و ناقوس تنهایی در زوایای روحت طنین انداز می گردد….. لحظه ای که سرنوشت در گوش...
-
کاش....
پنجشنبه 20 مهرماه سال 1385 14:58
کاش می دانستم چیست آنچه از کلام تو تا عمق وجودم جاریست! صدای قلب تو را ،پشت آن حصار بلند همیشه می شنوم من در آن لحظه که صدای موسیقی احساس تو را می شنوم برگ خشکیده ی ایمان را در پنجه باد..... رقص شیطانی خواهش را در آتش سبز........ نور پنهانی بخشش را در چشمه ی مهر می بینم..... کاش می گفتی چیست آنچه از کلام تو ، تا عمق...
-
دوست دارم
سهشنبه 18 مهرماه سال 1385 22:28
دوستت دارم چ ون تنها ستاره زندگی منی دوستت دارم چون تنها مصراع شعر منی دوستت دارم چون تنها فکر تنهایی منی دوستت دارم چون زیباترین لحظات زندگی منی دوستت دارم چون زیباترین رویای خواب منی دوستت دارم چون زیباترین خاطرات منی دوستت دارم چون به یک نگاه همه چیز منی منی
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 18 مهرماه سال 1385 22:22
یک بار خواب دیدن تو به تمام عمر می ارزد پس نگو ، نگو که رویای دور از دسترس خوش نیست قبول ندارم گرچه به ظاهر جسم خسته است ولی دل دریاست تاب و توانش بیش از ایناست دوستت دارم و تاوان آن هر چه باشد ، باشد دوستت خواهم داشت بیشتر از دیروز باکی ندارم از هیچ کس و هر کس چون که تورا دارم عزیزم دلم میخواد اونقدر کوچیک بشم قد یک...
-
دوست دارم
دوشنبه 17 مهرماه سال 1385 21:45
کاش می دونستی تو دنیا همه چیزم ت ویی کاش بهـت گفته بودم عشـق عـزیزم تویی کاش بهـت گفتــه بودم میــــون ایـن آدمـــا اونـی که زندگیمـو به پاش می ریزم تویی
-
خلوت دل
دوشنبه 17 مهرماه سال 1385 21:42
امشبم را با تو خلوت میکنم با خیالت باز صحبت میکنم با تو آرامش فراهم میشود با تو حتی غصه هم کم میشود با تو ، با آرامش مهتابیت با تو و با خندههای آبیت! با تو ، با مهتاب چشمان ترت با تو و چشمان از گل بهترت امشبم را با تو خلوت میکنم لحظهها را با تو قسمت میکنم با تو من از آسمان آبیترم با تو حتی از خودت عاشقترم!...
-
دوست دارم
دوشنبه 17 مهرماه سال 1385 18:43
خیلی خیلی دوست دارم بیشتر از اونی که فکرشو بکنی حتی نمی تونی تصور کنی که چقدر دوست دارم.
-
گناه
دوشنبه 17 مهرماه سال 1385 08:26
اگر دنیای ما دنیای سنگ است، بدان سنگینی سنگ هم قشنگ است. اگر دنیای ما دنیای درد است، بدان عاشق شدن از بحر رنج است. اگر عاشق شدن پس یک گناه است، دل عاشق شکستن صد گناه است.
-
میدونی............
یکشنبه 16 مهرماه سال 1385 20:23
چه قدر سخته تو چشمای کسی که تمام عشقت رو ازت گرفته به جاش یه زخم همیشگی به قلبت هدیه داده زل بزنی و به جای اینکه لبریز کینه نفرت بشی ـ حس کنی هنوزم دوسش داری چه قدر سخته دلت بخواد سرتو باز به دیوار غرورش تکیه بدی که یـک بار زیر آوار غورورش همه وجودت له شده چه قدرسخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنی اما وقتی دیدیش هیچ...
-
افسوس
یکشنبه 16 مهرماه سال 1385 19:59
افسوس... آن زمان که باید دوست بدار یم کوتاهی میکنیم آن زمان که دوستمان دارند لجبازی میکنیم و بعد... برای آنچه از دست رفته آه میکشی یادمون باشه واسه کنار هم بودن فرصت زیادی نداریم چون هممون مسافریم
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 16 مهرماه سال 1385 10:45
میشه بگی کجاییییییییییییییییییییییییییی ۱ساعت دنبالت میگردم
-
عکس
یکشنبه 16 مهرماه سال 1385 06:31
اینم تکامل تدریجی ................. خدایا به همه رحم کن
-
نامه
یکشنبه 16 مهرماه سال 1385 06:18
نامه یه پسر عاشق عرب به دختر اجم یا ایها المعشوق،بعد از السلام و الاحوال پرسی انا امیدوارم که مزاجک عین الصحت و السلامت بوده باشد.و اگرانت از احوال انا خواسته باشی لا ملال لنا سوای فراقک،که ان هم انشاالله تعالی فی همین ایام دیدارنا و مرادنا حاصلوننا. باری یا ایها العزیز انا فی آتش العشق کمثل الماهیتابه میسوزم! و...
-
باکلاسها
یکشنبه 16 مهرماه سال 1385 06:16
دختران با کلاس ¤ روزهای آفتابی چتر در دست گرفته و هنگام حرکت چتر را مرتبا میچرخونن به کلاسهای آموزش رقص و آموزش گیتار رفته واین موضوع را از نحوه راه رفتن شون میتونین حدس بزنید همیشه کمبود وقت دارند چون هر روز به ایروبیک رفته و 4 ساعت در سونا خشک بسر میبرند. پشت تلفن طوری مکالمه میکنند که اگر کسی اونارو را ندیده باشه...
-
میفهمی
شنبه 15 مهرماه سال 1385 00:21
دیگه از دانشگاه ُ انتخاب واحدمتنفرم
-
گپ خودمونی
جمعه 14 مهرماه سال 1385 16:21
عاشقانه ترین نگاهم را روی قایقی از باد نشاندم وپارو زنان سوی تو فرستادم وقتی به ساحل نگاه تو رسید تو چشمانت را بستی و قایقم ، غرق شد . فریادم را خاموش می خواهند و احساسم را مرده احساسم به مانند زلال آب جویباری گردیده که کودکی برای بازی، نه برای کنجکاوی مشتی خاک به درونش می ریزد احساسم را این چنین می بینند و این چنین...
-
انتظار!!!
جمعه 14 مهرماه سال 1385 06:08
لحظه های انتظار !!! شنیدم گفتی یه روز میایی کدوم روز؟ نمی شد اشاره می کردی!!! که حالا سهم من ثانیه های انتظار نباشه؟…!!!
-
و....
جمعه 14 مهرماه سال 1385 05:59
و خداوند عشق را آفرید... رودها در جاری شدن و علفها در سبز شدن معنی پیدا می کنند کوه ها با قله ها و دریاها با موج ها زندگی پیدا میکنند و انسانها همه انسانها با عشق فقط با عشق .... پس بارخدایا بر من رحم کن بر من که می دانم ناتوانم رحم کن باشد که خانه ای نداشته باشم باشد که لباس فاخری بر تن نداشته باشم باشد که دست و پائی...